«بسیاری از آنچه من بهعنوان اسطوره جذب کردهام بخشی از وجودم شده و تشخیص ریشه و اصل ماجرا که چه چیزی متعلق به اسطوره، تاریخ یا خودم است برایم دشوار است.» – میازاکی
ماندگارترین انیمیشنهایی که با آنها بزرگ شدهایم از داستانهایی الهام گرفته شده بودند؛ این داستانها هر کدامشان ریشه در تاریخ و فرهنگ ملل و جوامع داشتند. صنعت سینمایی هالیوود و انیمههای ژاپن در استفاده از اسطورهها سرآمدند. از تعریف اقتباس و انواع آن که بگذریم، در این یادداشت میخواهیم نگاهی به اقتباس در انیمیشن داشته باشیم.
قدیمیترین ارتباط بین ادبیات و سینما اقتباس بوده است. لیندا سیگر، مشاور برخی فیلمنامههای هالیوود میگوید اکثر فیلمهایی که در اواخر دههی ۹۰ میلادی جایزهی گرمی را بردهاند و همچنین ۸۵ درصد از فیلمهای برندهی اسکار و ۴۵ درصد از کل فیلمهای تلویزیونی اقتباسی بودهاند. داستانهای اقتباسی از روایات و اسطورههایی تشکیل شدهاند که سالیان دراز دهانبهدهان بین مردم چرخیدهاند.
اما اسطورهها چگونه به وجود آمدند و در دنیای امروز چه نیازی به آنها داریم؟ پژوهشگرانی مثل لوفر دلاشوا معتقدند اسطوره از نخستین تجلیات هوش بشر است و انسان اسطورهها را برای تسکین یا توجیه هراس خود آفریده است و بدینگونه قصههای اسطورهای پدید آمدهاند.
ترسها از ابتدای خلقت بشر با او همراه بودهاند؛ بنابراین اسطورهها حضور دائمی در زندگیمان دارند و به تناسب شرایطی که تجربه میکنیم پررنگ و کمرنگ میشوند، یا جای خود را به اسطورههای جدیدتری میدهند. اساطیر میتوانند جهان ما را دوباره معنا کنند و دستاویزی باشند تا در سختی و بحرانها هنگامی که دنبال پناهگاهی میگردیم به آنها رجوع کنیم. علاوه بر اینها اسطورهها به ما نشان میدهند رنجهایی که تجربه میکنیم بسیار پیش از ما هم در تاریخ وجود داشتهاند و غم و شادی ما مختص زمانهی خودمان نیست.
حالا اگر بخواهیم بدانیم انیمیشنها چه ارتباطی با داستانها و روایات برقرار میکنند، باید گفت انیمیشن سینمایی یک زبان مؤثر و خلاق برای بهتصویرکشیدن این داستانها و متون است؛ تخیل بشریت میتواند در انیمیشن رشد کند و پر بال و بگیرد. اسطورههای جدید در انیمیشن جان میگیرند؛ اساطیر قدیم دوباره از دل تاریخ بلند میشوند و میتوانیم پس از قرنها دوباره صدایشان را بشنویم.
انیمیشن یک ظرفیت رسانهای است که انگار ما در ایران هنوز آن را به رسمیت نمیشناسیم اما میازاکی سالهاست قصهها را با استفاده از آن برای مردم سراسر جهان روایت کرده است.
اقتباس در انیمیشن میتواند برای مخاطبانی که با داستانهای بومی آشنا هستند جذاب باشد و مخاطبان ناآشنا را هم به تجربیات جدید دعوت کند. در عین حال ممکن است در فرآیند اقتباس به دلیل تفاوت در زبانها و پیچیدگی مفاهیم، دشواریهایی وجود داشته باشد؛ مردمِ بیرون از یک فرهنگ، اساطیر فرهنگی دیگر را همانگونه که بومیان با آنها آشنا هستند، نمیشناسند. انیمیشن در این شرایط میتواند با استفاده از امکانات دیداری، شنوایی، حرکتی و تعاملی تجربیات یک فرهنگ را برای دنیا به زبانی واحد ترجمه کند. اگر در گذشته داستانها با نقل سینه به سینه جاودان شدهاند اکنون ما این امکان را داریم تا با رسانهی جدید، راه جدیدی هم برای بازنمایی آنها داشته باشیم.
برای خلق قصه یا روایت همیشه دنبال کاراکترهایی میگردیم و همچنین حوادث پرکششی را میخواهیم تا برای همهی مخاطبان جذاب باشد؛ داستانهای اساطیری همهی این چیزهایی را که میخواهیم در خود دارند.
شما چگونه داستانتان را برای مردم دنیا تعریف میکنید؟